کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سستی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تکاسل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] takāsol ۱. کسل شدن؛ سستی و کاهلی کردن.۲. سستی؛ تنبلی.
-
abstriction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سستی
-
cumbrance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سستی
-
obsoletion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سستی
-
shoalness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سستی
-
snooziness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سستی
-
daffiness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سستی
-
insurgescence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سستی
-
distemperedness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سستی
-
cloyedness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سستی
-
ضعف و فتور
فرهنگ گنجواژه
سستی.
-
lassitudes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لسیته ها، سستی، رخوت، سستی تب، تب سبک، بی میلی، خستگی
-
lassitude
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضعف، سستی، رخوت، سستی تب، تب سبک، بی میلی، خستگی
-
لَا تَنِيَا
فرهنگ واژگان قرآن
شما دو نفر سستی نکنید (کلمه تنيا از وني به معناي فتور و سستي است)
-
ضعف
فرهنگ واژههای سره
سستی، ناتوان