کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سر کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سر کردن
مترادف و متضاد
۱. آغاز کردن، آغازیدن، شروع کردن، سر دادن
۲. سپری کردن، گذراندن
۳. به سر بردن
۴. ساختن، مدارا کردن، سازش کردن، مماشات کردن
۵. زندگی کردن، روزگار گذراندن
۶. گذران کردن، معیشت کردن
۷. پوشیدن، روی سر انداختن، به سر کردن
دیکشنری
stand
-
جستوجوی دقیق
-
سر کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آغاز کردن، آغازیدن، شروع کردن، سر دادن ۲. سپری کردن، گذراندن ۳. به سر بردن ۴. ساختن، مدارا کردن، سازش کردن، مماشات کردن ۵. زندگی کردن، روزگار گذراندن ۶. گذران کردن، معیشت کردن ۷. پوشیدن، روی سر انداختن، به سر کردن
-
سر کردن
لغتنامه دهخدا
سر کردن . [ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شروع کردن . (غیاث ). شروع کردن فسانه و حدیث و سخن و شیون و گریه و شکوه و راه و مانند آن . (آنندراج ). آغاز کردن . سر دادن : مانمی فهمیم آهنگی خدا را مطربان هر رهی نزدیک تر باشد به مستی سر کنید. کلیم (از آنندراج ).س...
-
سر کردن
لهجه و گویش تهرانی
گذراندن
-
واژههای مشابه
-
سِرْ
لهجه و گویش گنابادی
ser در گویش گنابادی یعنی گوشه ، کنار ، راز
-
سَرْ
لهجه و گویش گنابادی
sar در گویش گنابادی یعنی ابتدا ، آغاز ، سرآغاز
-
سِرّ
لهجه و گویش بختیاری
serr 1. راز؛ 2. بىحس، کَرَخ.
-
سُر
لهجه و گویش بختیاری
so:r سرخ.
-
سُرّ
لهجه و گویش بختیاری
sorr سُر، لیز، لغزنده.
-
سَر
لهجه و گویش تهرانی
طرف و جانب
-
سِرّ
لهجه و گویش تهرانی
بی حس، بی قوت
-
سر و سر داشتن
فرهنگ فارسی معین
(سَ رُ سِ رّ. تَ) [ فا - ع . ] (مص ل .) رابطه داشتن ، رابطة پنهانی داشتن .
-
سِرّ، سر شدن.
لهجه و گویش تهرانی
بی حس شدن
-
سَر و سِر ،()داشتن
لهجه و گویش تهرانی
رابطه پنهانی
-
سَر و سِر
فرهنگ گنجواژه
1ـ رابطه، آشنائی 2ـ رابطه جنسی. سَر و سِر داشتن با