کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سر داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سر داشتن
لغتنامه دهخدا
سر داشتن . [ س َ ت َ ] (مص مرکب ) خواهش داشتن : من بر سر آنم که به زلف تو زنم دست تا سنبل زلف تو چه سر داشته باشد. صائب . || رابطه داشتن زنی با مردی . رابطه ٔ نامشروع داشتن زنی با مردی . رابطه داشتن : ... و ابوبکر او را خال خواندی و گفتی خویش است و م...
-
واژههای مشابه
-
سِرْ
لهجه و گویش گنابادی
ser در گویش گنابادی یعنی گوشه ، کنار ، راز
-
سَرْ
لهجه و گویش گنابادی
sar در گویش گنابادی یعنی ابتدا ، آغاز ، سرآغاز
-
سِرّ
لهجه و گویش بختیاری
serr 1. راز؛ 2. بىحس، کَرَخ.
-
سُر
لهجه و گویش بختیاری
so:r سرخ.
-
سُرّ
لهجه و گویش بختیاری
sorr سُر، لیز، لغزنده.
-
سَر
لهجه و گویش تهرانی
طرف و جانب
-
سِرّ
لهجه و گویش تهرانی
بی حس، بی قوت
-
سِرّ، سر شدن.
لهجه و گویش تهرانی
بی حس شدن
-
سر به سر گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
شوخی کردن
-
کَله سر، فرق سر
لهجه و گویش تهرانی
بالای سر.
-
سر بر سر کسی نهادن
لغتنامه دهخدا
سر بر سر کسی نهادن . [ س َ ب َ س َ رِ ک َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) پیچش و خصومت کردن . (آنندراج ) : سپسی گر سرش نهد بر سرکمرش بشکند پلنگ مگر.شفایی (از آنندراج ).
-
سر سلامتی، سر سلامتی دادن
لهجه و گویش تهرانی
سلامتی ،به کسی امید سلامتی دادن
-
طیطان سر
لغتنامه دهخدا
طیطان سر. [ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان میربیک بخش دلفان شهرستان خرم آباد در 34 هزارگزی باختر نورآباد و 25 هزارگزی باختر شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه . جلگه و جنگلی ، سردسیر و مالاریائی با180 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و تریاک و لبنیات و...