کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سر خویش گرفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سر خویش گرفتن
لغتنامه دهخدا
سر خویش گرفتن . [ س َ رِ خوی / خیش ْ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از بدر رفتن . (رشیدی ). کنایه از بدر رفتن و راه خانه گرفتن . (آنندراج ). سَرِ خود گرفتن . براه خود رفتن . پی کار خود رفتن . به خود پرداختن . به هوای خویش رفتن : پدر گفتش اکنون سر خویش...
-
واژههای مشابه
-
سِرْ
لهجه و گویش گنابادی
ser در گویش گنابادی یعنی گوشه ، کنار ، راز
-
سَرْ
لهجه و گویش گنابادی
sar در گویش گنابادی یعنی ابتدا ، آغاز ، سرآغاز
-
سِرّ
لهجه و گویش بختیاری
serr 1. راز؛ 2. بىحس، کَرَخ.
-
سُر
لهجه و گویش بختیاری
so:r سرخ.
-
سُرّ
لهجه و گویش بختیاری
sorr سُر، لیز، لغزنده.
-
سَر
لهجه و گویش تهرانی
طرف و جانب
-
سِرّ
لهجه و گویش تهرانی
بی حس، بی قوت
-
سر و سر داشتن
فرهنگ فارسی معین
(سَ رُ سِ رّ. تَ) [ فا - ع . ] (مص ل .) رابطه داشتن ، رابطة پنهانی داشتن .
-
سِرّ، سر شدن.
لهجه و گویش تهرانی
بی حس شدن
-
سر به سر گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
شوخی کردن
-
سَر و سِر ،()داشتن
لهجه و گویش تهرانی
رابطه پنهانی
-
سَر و سِر
فرهنگ گنجواژه
1ـ رابطه، آشنائی 2ـ رابطه جنسی. سَر و سِر داشتن با
-
کَله سر، فرق سر
لهجه و گویش تهرانی
بالای سر.