کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سر برآوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سر برآوردن
مترادف و متضاد
۱. سربلند کردن
۲. سر برداشتن
۳. بالا آمدن، طلوع کردن
۴. ظاهر شدن، نمایان شدن، خود رانشان دادن
۵. مرتفع شدن، بلند شدن
۶. برخاستن
۷. روییدن، سبز شدن، دمیدن
۸. بالیدن، قد کشیدن
۹. افتخار کردن
۱۰. ممتازشدن، برجسته شدن، ش
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سر برآوردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سربلند کردن ۲. سر برداشتن ۳. بالا آمدن، طلوع کردن ۴. ظاهر شدن، نمایان شدن، خود رانشان دادن ۵. مرتفع شدن، بلند شدن ۶. برخاستن ۷. روییدن، سبز شدن، دمیدن ۸. بالیدن، قد کشیدن ۹. افتخار کردن ۱۰. ممتازشدن، برجسته شدن، ش
-
سر برآوردن
لغتنامه دهخدا
سر برآوردن . [ س َ ب َ وَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از یاغی شدن . (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). کنایه از برگشتن و یاغی شدن باشد از صاحب و ولی نعمت خود. (برهان ) : و چون این آوازه به دیگر شهرهای پارس افتاد هیچکس سر بر نیارست آوردن ، جمله صافی و مستخلص م...
-
واژههای مشابه
-
سِرْ
لهجه و گویش گنابادی
ser در گویش گنابادی یعنی گوشه ، کنار ، راز
-
سَرْ
لهجه و گویش گنابادی
sar در گویش گنابادی یعنی ابتدا ، آغاز ، سرآغاز
-
سِرّ
لهجه و گویش بختیاری
serr 1. راز؛ 2. بىحس، کَرَخ.
-
سُر
لهجه و گویش بختیاری
so:r سرخ.
-
سُرّ
لهجه و گویش بختیاری
sorr سُر، لیز، لغزنده.
-
سَر
لهجه و گویش تهرانی
طرف و جانب
-
سِرّ
لهجه و گویش تهرانی
بی حس، بی قوت
-
سر و سر داشتن
فرهنگ فارسی معین
(سَ رُ سِ رّ. تَ) [ فا - ع . ] (مص ل .) رابطه داشتن ، رابطة پنهانی داشتن .
-
سِرّ، سر شدن.
لهجه و گویش تهرانی
بی حس شدن
-
سر به سر گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
شوخی کردن
-
سَر و سِر ،()داشتن
لهجه و گویش تهرانی
رابطه پنهانی
-
سَر و سِر
فرهنگ گنجواژه
1ـ رابطه، آشنائی 2ـ رابطه جنسی. سَر و سِر داشتن با