کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سریع الحرکه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
accelerated pavement testing
آزمایش سریع روسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] آزمایش لایههای روسازی برای تعیین مقاومت و کارایی آنها با استفاده از چرخ بارگذاریشده با بار مجاز یا اندکی بیش از حد مجاز، بهصورت واپایششده و تحت تأثیر فزایندۀ عوامل تخریب و فرسایش در یک دورۀ زمانی کوتاه
-
hot logging
بینهبَری سریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انتقال بینه به کارخانه بلافاصله پس از قطع
-
rapid-intervention vehicle, RIV
خودرو نجاتسریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] خودرو بیابانی برای رساندن سریع خدمۀ نجات به محل سقوط هواگَرد
-
رستوران خدماتسریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← غذاخوری خدماتسریع
-
رستوران خودمانی سریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← غذاخوری خودمانی سریع
-
quick response code
رمزینۀ پاسخسریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تصویر دوبعدی جدولمانندی که با تلفنهای همراه هوشمند و پویشگرهای پاسخسریع و دیگر افزارههای دستی خوانشپذیر است اختـ . رمزینۀ پاس QR-code
-
quick-service restaurant, QSR
غذاخوری خدماتسریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوع خاصی از غذاخوری با دو ویژگی، یکی ارائه غذاهای فوری و دیگر ارائۀ کمترین خدمات سرِ میز متـ . رستوران خدماتسریع غذاخوری غذاهای فوری، رستوران غذاهای فوری fast-food restaurant
-
quick casual restaurant
غذاخوری خودمانی سریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوری پرطرفدار و دلپذیر که غذاهای آماده و تازه را همراه با خدمات مناسب در کمترین زمان عرضه میکند متـ . رستوران خودمانی سریع
-
پیشرفت یاجنبش سریع وعظیم
دیکشنری فارسی به عربی
ازدهار
-
سریع الا نتقال
دیکشنری فارسی به عربی
سريع
-
حرکت تند و سریع
دیکشنری فارسی به عربی
هزة
-
تکان سریع دادن
دیکشنری فارسی به عربی
هزة
-
قایق پارویی سریع السیر
دیکشنری فارسی به عربی
حفلة
-
سریع السیر حرکت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
قذيفة المدفع
-
personal rapid transit system
سامانۀ جابهجایی سریع شخصی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی سامانۀ حملونقل خودکار با وسایل نقلیۀ کوچک دو یا ششنفره که با رایانه فرماندهی میشود