کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سریال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سریال
/ser[i]yāl/
معنی
مجموعهای که جزءبهجزء عرضه شود.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. مجموعه، مجموعهدنبالهدار
۲. پشتسرهم، متوالی، مسلسل
۳. پاورقی
برابر فارسی
زنجیره
دیکشنری
serial
-
جستوجوی دقیق
-
سریال
واژگان مترادف و متضاد
۱. مجموعه، مجموعهدنبالهدار ۲. پشتسرهم، متوالی، مسلسل ۳. پاورقی
-
سریال
واژگان مترادف و متضاد
۱. مسلسل، پیدرپی ۲. مجموعه تلویزیونی، مجموعه دنبالهدار ۳. زنجیره
-
سریال
فرهنگ واژههای سره
زنجیره
-
سریال
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ فر. ] (ص .) آن چه مجموعه ای را بسازد یا متعلق به مجموعه ای باشد، زنجیره (فره )، پشت سر هم ، مسلسل ، به صورت سری .
-
سریال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: sérial] ser[i]yāl مجموعهای که جزءبهجزء عرضه شود.
-
سریال
واژهنامه آزاد
پی دار
-
جستوجو در متن
-
serieswound
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریال
-
serialise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریال
-
seral
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریال
-
serein
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریال
-
serais
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریال ها
-
serialised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریال
-
seri
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریال
-
seriality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریال