کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرگیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سرگیس
/sargis/
معنی
= رنگینکمان
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
موی مصنوعی، گلاهگیس، پوستیژ
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرگیس
واژگان مترادف و متضاد
موی مصنوعی، گلاهگیس، پوستیژ
-
سرگیس
لغتنامه دهخدا
سرگیس . [ س َ ] (اِ) مصحف «سدکیس ». (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). سدکیس است که قوس و قزح باشد و آن را کمان رستم و کمان شیطان هم میگویند، چه قزح نام شیطان است بعربی . (برهان ). قوس و قزح و آن را سردیس و سردیسه نیز گفته اند. (آنندراج ).
-
سرگیس
لغتنامه دهخدا
سرگیس .[ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه . دارای 191 تن سکنه است . آب آن از قادرچای . محصول آن غلات ، توتون . شغل اهالی زراعت . صنایع دستی جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
سرگیس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sargis = رنگینکمان
-
جستوجو در متن
-
سرکیس
لغتنامه دهخدا
سرکیس . [ ] (اِ) قوس و قزح و آن را سردیس و سردیسه گفته اند. (انجمن آرا). قوس و قزح . (اوبهی ). رجوع به سدکیس و سرگیس شود. || نام خوش آواز. (اوبهی ).
-
غرش
لغتنامه دهخدا
غرش . [ غ ِ ] (معرب ، اِ) از مسکوکات برابر با چهل بارة است . (المنجد) (دزی ). و قرش به قاف نیز گویند و هر دو آنها معرب جروش آلمانی است . ج ، غروش . و غروش خود به صورت جمع پول نقره ای است و غروشه را نیز از همین جمع ساخته اند. (دزی ج 2 ص 206). قرش یا غ...