کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرگوشی گفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرگوشی گفتن
لغتنامه دهخدا
سرگوشی گفتن . [ س َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) نجوی کردن .
-
جستوجو در متن
-
دهمسة
لغتنامه دهخدا
دهمسة. [ دَ م َ س َ ] (ع مص ) با هم راز گفتن . || سرگوشی کردن . || در گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
مناسمة
لغتنامه دهخدا
مناسمة. [ م ُ س َ م َ ] (ع مص ) فاانبوییدن . (تاج المصادر بیهقی ). یکدیگر را بوییدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). یکدیگر را بوییدن و به هم نزدیک شدن . (از اقرب الموارد). || سرگوشی گفتن . (ناظم الاطباء). با کسی در گوشی سخن گفتن . (از اقر...
-
نجوی
لغتنامه دهخدا
نجوی . [ ن َج ْ وا ] (ع اِ) راز. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ) (نصاب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ملخص اللغات حسن خطیب )(ترجمان علامه ٔ جرجانی ). سِر. (از اقرب الموارد) (المنجد). ج ، نَجاوی ̍. || سرگوشی . پچ پچ . بیخ گوشی . تنگ گوشی . ...
-
اظهار کردن
لغتنامه دهخدا
اظهار کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آشکار کردن . (زمخشری ). پیدا کردن . نمودن . بازنمودن . هویدا ساختن . پدیدار کردن . پدید کردن . نشان دادن . ارائه دادن . برملا ساختن . علنی کردن . ظاهر کردن . فاش ساختن . افشا کردن . پرده برداشتن از. مکشوف کردن : ...
-
گوش
لغتنامه دهخدا
گوش . (اِ) آلت شنوائی . عضوی که بدان عمل شنیدن انجام گیرد. معروف است ، و به عربی اُذُن گویند. (برهان ). اذن و آلت شنیدن در انسان و دیگر حیوانات و جزء خارجی مجرای سمع و حس سمع. (ناظم الاطباء). اوستا گئوشه ، پهلوی گوش ، پارسی باستان گئوشه ، هندی باستان...