کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرگور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرگور
لغتنامه دهخدا
سرگور. [ س َ ] (اِ مرکب ) در عبارت زیر ظاهراً بمعنی آثار قبر آجر یا سنگ که بر بالای گور مرده نهند نشانه یافتن و راه نمایاندن را : همان جایگاه دفن کردند و سرگورها کردند و ناپیدا کردندش [ مدفن علی علیه السلام را ] . (مجمل التواریخ ).
-
جستوجو در متن
-
ابولؤلو
لغتنامه دهخدا
ابولؤلؤ. [ اَ ل ُءْ ل ُءْ ] (اِخ ) فیروز. غلام مغیرةبن شعبه . طبری گوید: او حبشی بود و ترسا و درودگری کردی و هر روز مغیره را دو درم دادی . روزی این فیروز سوی عمر آمد و او بامردی نشسته بود گفت یا عمر مغیره بر من غلّه نهاده است و گران است و نتوانم دا...
-
حاجی بابا افشار
لغتنامه دهخدا
حاجی بابا افشار. [ اَ ] (اِخ ) یکی از کسانی است که اولین بار برای تحصیل به اروپا رفتند و یکی از علل رفتن برای تحصیل به اروپا این بود که در طی دوره ٔ اول جنگهای ایران و روس عباس میرزا و میرزا بزرگ بزودی دریافتند که با وسائل ساده و ناقص از کار افتاده ا...