کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرکه جبین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سرکه فشان
لغتنامه دهخدا
سرکه فشان . [ س ِ ک َ / ک ِ ف َ / ف ِ ] (نف مرکب ) سخت در عتاب کردن . (رشیدی ). کنایه از سخت بیدماغ . (آنندراج ). || بدگوی طعنه زن . (آنندراج ). بدگوی و طاعن . (رشیدی ) : یوسف من گرگ مست باده بکف صبح فام وز دو لب باده رنگ سرکه فشان از عتاب . خاقانی ....
-
سرکه فشانی
لغتنامه دهخدا
سرکه فشانی . [ س ِ ک َ / ک ِ ف َ / ف ِ ] (حامص مرکب ) کنایه از سختی در عبارت . || بدگویی کردن . || طعنه زدن . (برهان ).
-
شیخ سرکه
لغتنامه دهخدا
شیخ سرکه . [ ] (اِخ ) دهی است از ناحیه ٔ بلوک تل خسروی کوه گیلویه ٔ فارس . (از فارسنامه ٔ ناصری ).
-
سرکه با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سکبا، سکباج› [قدیمی] serkebā آش بلغور که در آن سرکه بریزند؛ آش سرکه.
-
سرکه مانند
دیکشنری فارسی به عربی
حامض , خلي
-
acetic fermentation
تخمیر سرکهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] اکسایش الکل و تبدیل آن به استیکاسید بهوسیلۀ استوباکتر (acetobacter)
-
acetification1
سرکهای شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] فرایند تبدیل شدن یک ماده به سرکه یا استیکاسید
-
acetification2
سرکهای کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] فرایند تبدیل کردن یک ماده به سرکه یا استیکاسید
-
سرکه ٔ ده ساله
لغتنامه دهخدا
سرکه ٔ ده ساله . [ س ِک َ / ک ِ ی ِ دَه ْ ل َ / ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از کینه ٔ دیرینه . (برهان ) (رشیدی ) (آنندراج ).
-
سرکه بر ابرو داشتن
لغتنامه دهخدا
سرکه بر ابرو داشتن . [ س ِ ک َ / ک ِ ب َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از اخم داشتن و عبوس بودن .
-
سرکه بر روی مالیده
لغتنامه دهخدا
سرکه بر روی مالیده . [ س ِ ک َ / ک ِ ب َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) ترشرو : از آن خفرقی موی کالیده ای بدان سرکه بر روی مالیده ای .سعدی .
-
جوهر سرکه ای
دیکشنری فارسی به عربی
خلي
-
نمک جوهر سرکه
دیکشنری فارسی به عربی
ملح حامض الخليک
-
سرکه و شراب
فرهنگ گنجواژه
سود و ضرر.
-
سرکه و شیره
فرهنگ گنجواژه
خوراکی.