کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرِخط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرِخط
لهجه و گویش تهرانی
اولین ایستگاه
-
واژههای مشابه
-
سرخط
واژگان مترادف و متضاد
سرمشق
-
سرخط
لغتنامه دهخدا
سرخط. [ س َ خ َ ] (اِ مرکب ) تعلیم خوش نویسان . (غیاث ) (آنندراج ). سرمشق : سرخط که برین ورق کشیده ست شک نیست در آن که آفریده ست . نظامی .به سرخطنویسی علم زآن نمطکه رخسار خوبان کند مشق خط. نورالدین ظهوری (از آنندراج ). || خط و یادداشت روز. || نوکری ....
-
واژههای همآوا
-
سرخط
واژگان مترادف و متضاد
سرمشق
-
سرخط
لغتنامه دهخدا
سرخط. [ س َ خ َ ] (اِ مرکب ) تعلیم خوش نویسان . (غیاث ) (آنندراج ). سرمشق : سرخط که برین ورق کشیده ست شک نیست در آن که آفریده ست . نظامی .به سرخطنویسی علم زآن نمطکه رخسار خوبان کند مشق خط. نورالدین ظهوری (از آنندراج ). || خط و یادداشت روز. || نوکری ....
-
صرخة
لغتنامه دهخدا
صرخة. [ ص َ خ َ ] (ع اِ) بانگ و آواز سخت . (منتهی الارب ). || اذان . (منتهی الارب ). || عذاب . (غیاث ). || صیحه ٔ سخت . || لوف الحیة. || (مص ) بانگ کردن . (تاج المصادر بیهقی ). بانگ و فریاد کردن . (منتهی الارب ). رجوع به ذیل قوامیس عرب دزی ج 1 ص 827 ...
-
سر خط
لهجه و گویش بختیاری
sar xat قرارداد میان مالک و کارگر براى یک سالکار (به ازاى لباس و مقدار معیّنى گندم وجو).
-
جستوجو در متن
-
Saprolegnia ferax
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخط Saprolegnia
-
سرمشق
واژگان مترادف و متضاد
۱. اسوه، الگو، نمونه، انموذج ۲. سرخط ۳. دستور کار
-
خانپور
لغتنامه دهخدا
خانپور. (اِخ ) ناحیه ای است به هندوستان بخطه ٔ پنجاب در سرخط آهن کراچی به مولتان . (از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2020).
-
سرسایه
لغتنامه دهخدا
سرسایه . [ س َ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) سایه ٔ سر : فوق فلک و عرش بود پایه ٔ دیگراین سایه کشد رخت به سرسایه ٔدیگر. محسن تأثیر (از آنندراج ).چو خامه سرخط آزادگی کسی داردکه پاشکسته سرسایه ٔ نهال خوداست .محسن تأثیر(از بهار عجم ).
-
نقطة
لغتنامه دهخدا
نقطة. [ ن ُ طَ ] (ع اِ) خجک سیاهی بر سپیدی یا عکس آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || خجک که بر حرف معجمه گذارند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). علامتی است شبیه کره ٔ کوچکی که بر زبر یا زیر حروف معجم گذارند تا بدان بعض حرو...