کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرو و لاله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تراورس سرو کپکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ریلبند سرو کپکی
-
peaky tie
ریلبند سرو کپکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلبندی تهیهشده از چوب درخت سرو کپکزده متـ . تراورس سرو کپکی
-
سرو بر کردن
فرهنگ فارسی معین
(سُ رُ. بَ. کَ دَ) (مص ل .) شاخ برافراشتن ، اظهار وجود کردن .
-
سرو خمره ای
لغتنامه دهخدا
سرو خمره ای . [ س َرْ وِ خ ُ رَ / رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سرو طبری . (یادداشت مؤلف ). رجوع به سرو شود.
-
سرو صورت تازه گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
اجتماع
-
سرو کارداشتن با
دیکشنری فارسی به عربی
مقبض
-
سرو صورت دادن
دیکشنری فارسی به عربی
نظم
-
سرو سراغ گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
سراغ گرفتن
-
سفید(درمورد موی سرو غیره)
دیکشنری فارسی به عربی
رمادي
-
جستوجو در متن
-
لاله
لغتنامه دهخدا
لاله .[ ل َ / ل ِ ] (اِ) معمولا گلهای پیازداری را گویند که نام علمی آنها تولیپا و از خانواده ٔ لیلیاسه و آن از دسته ٔ سوسن ها و از تیره ٔ سوسنی هاست و کاسه و جام آن تشکیل جامی قشنگ و کامل میدهد. (گیاه شناسی گل گلاب ص 281). انواع لاله های وحشی در ایرا...
-
لاله رخسار
لغتنامه دهخدا
لاله رخسار. [ ل َ / ل ِ رُ ] (ص مرکب ) لاله رخ . دارای گونه و روئی چون لاله : می ستان از کف بتان چگل لاله رخسار و یاسمین غبغب .فرخی .جوابش داد سرو لاله رخسارکه دایم باد دولت بر جهاندار.نظامی .
-
مرغوله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] marqule = مرغول〈 مرغوله کشیدن: (مصدر لازم) (موسیقی) [قدیمی] آواز خواندن: ◻︎ کنون کز سر سرو و پای صنوبر / کشد مرغ مرغوله و لاله ساغر (امیدی: مجمعالفرس: مرغوله).
-
شمشاد
لغتنامه دهخدا
شمشاد. [ ش َ /ش ِ ] (اِ) درختی همیشه سبز و چوب آن در غایت سختی و نرمی . (ناظم الاطباء). اسم فارسی بقس است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از برهان ). بقس . بقسیس . (نشوءاللغة ص 96). درخت معروف که از چوب آن شانه ٔ موی سازند و محاسن و زلف را بدان شانه کنند. (ا...
-
وزیر
لغتنامه دهخدا
وزیر. [ وَ ] (اِ) زردچوبه . (برهان ) (آنندراج ) : دل و دامن تنور کردو غدیرسرو و لاله کناغ کرد و وزیر.عنصری .
-
کناغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] konāq ۱. تار ابریشم.۲. تار عنکبوت۳. کرم ابریشم.۴. (صفت) [مجاز] لاغر: ◻︎ دل و دامن تنور کرد و غدیر / سرو و لاله کناغ کرد و زریر (عنصری: ۳۳۲).