کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سروین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سروین
/sarvin/
معنی
مانند سرو.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سروین
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarvin) (در قدیم) شبیه سَرو ؛ (در کردی) روسری و چارقد .
-
سروین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به سرو) [قدیمی] sarvin مانند سرو.
-
واژههای مشابه
-
سرویندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarvin doxt) (سَروین + دخت = دختر) ، دختر سرو گونه ، دختری که ویژگی سرو (شادابی و طراوت ، بلند بالایی) را دارد .
-
جستوجو در متن
-
سروینه
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarvine) )سَروین + ه (پسوند نسبت)) ، منسوب به سَروین ، ← سَروین .
-
Serkin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سروین
-
Rudolf Serkin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رودلف سروین
-
قد و بالا
لغتنامه دهخدا
قد و بالا.[ ق َ دُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) قامت : ترا به سروین بالا قیاس نتوان کردکه سرو را قد و بالا بذان تو ماند. دقیقی .شیوه و ناز تو شیرین ، خط و خال تو ملیح چشم و ابروی تو زیبا قد و بالای تو خوش .حافظ.
-
پندار
لغتنامه دهخدا
پندار. [ پ ِ ] (اِخ ) در کتاب احوال و اشعاررودکی تألیف سعید نفیسی آمده است : کمال الدین ابوالفتح پنداربن ابونصر خاطری رازی شاعر معروف زبان پهلوی و مداح مجدالدوله ٔ دیلمی (387-420 هَ . ق .) بوده ودر سال 401 درگذشته است . رجوع کنید به مجمعالفصحاء ج 1 ...