کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرومر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سرومر
مترادف و متضاد
سرحال، سالم، چاقوچله، قبراق
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرومر
واژگان مترادف و متضاد
سرحال، سالم، چاقوچله، قبراق
-
واژههای همآوا
-
سر و مر
فرهنگ فارسی معین
(سُ رُ مُ) (ص مر.) (عا.) سالم ، تندرست .
-
سر و مر
لغتنامه دهخدا
سر و مر. [ س ُ رُ م ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) سخت فربه : سر و مر و گنده .
-
سُر و مُر
فرهنگ گنجواژه
سالم، سر و مر و گنده= سالم و قوی.