کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سرور و شعف
فرهنگ گنجواژه
شادی.
-
سَرور و مولا
فرهنگ گنجواژه
رئیس.
-
سور و سُرور
فرهنگ گنجواژه
جشن.
-
سور و سرور
لهجه و گویش تهرانی
جشن و شادی
-
حزن و سرور
فرهنگ گنجواژه
شادی و غم.
-
جشن و سرور
فرهنگ گنجواژه
شادی.
-
رقص و سرور
فرهنگ گنجواژه
رقص و شادی.
-
مولا و سرور
فرهنگ گنجواژه
رهبر.
-
وجد و سرور
فرهنگ گنجواژه
شور.
-
بازی و عیش و سرور
فرهنگ گنجواژه
شادی.
-
راحت و عیش و سرور
فرهنگ گنجواژه
خوشی.
-
واژههای همآوا
-
صرور
لغتنامه دهخدا
صرور. [ ص َ ] (ع ص ) حج ناکرده . || مردی که گرد زن نگردد. (منتهی الارب ).
-
ثرور
لغتنامه دهخدا
ثرور. [ ث َ ] (ع مص ) ثرّ. ثرارت . ثرورت . ثرور ناقه ؛ بسیارشیر شدن و فراخ سوراخ پستان شدن اشتر ماده و همچنین است ثرور عین ، و ثرور طَعنه . || (ص ، اِ) ناقه یا گوسفند بسیار شیر و فراخ سوراخ پستان .
-
ثرور
لغتنامه دهخدا
ثرور. [ ث ُ ] (اِخ ) یکی از نواحی طائف است . (مراصد الاطلاع ).
-
ثرور
لغتنامه دهخدا
ثرور. [ ث ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ثَرّة.