کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سرنگ
/sorang/
معنی
تلمبۀ کوچک شیشهای یا فلزی یا پلاستیکی با سوزن توخالی که بهوسیلۀ آن داروی مایع را در زیر پوست یا میان رگ داخل میکنند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. آمپول
۲. آبدزدک
دیکشنری
syringe
-
جستوجوی دقیق
-
سرنگ
واژگان مترادف و متضاد
۱. آمپول ۲. آبدزدک
-
سرنگ
فرهنگ فارسی معین
(سُ رَ) [ فر. ] (اِ.) تلمبة کوچک شیشه - ای یا پلاستیکی برای تزریق دارو به داخل بدن .
-
سرنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: seringue] (پزشکی) sorang تلمبۀ کوچک شیشهای یا فلزی یا پلاستیکی با سوزن توخالی که بهوسیلۀ آن داروی مایع را در زیر پوست یا میان رگ داخل میکنند.
-
سرنگ
دیکشنری فارسی به عربی
حقنة
-
سرنگ
واژهنامه آزاد
قیغیل،غربال
-
واژههای مشابه
-
عرب سرنگ
لغتنامه دهخدا
عرب سرنگ . [ ع َ رَ س ُ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان اقابای بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس از محله هائی بنام کسلخه ، امان قراجه ، بهلکه تشکیل شده است ، سکنه ٔ آن 1200 تن . محصولات آنجا غلات ، حبوب ، لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
syringe-exchange program, SEP 1, needle exchange program, needle and syringe exchange
برنامۀ تعویض سرنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← برنامۀ سرنگ و سوزن
-
needle and syringe program
برنامۀ سرنگ و سوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] برنامهای زیانکاهانه که براساس آن سرنگ و سوزن بهرایگان در اختیار معتادان تزریقی قرار میگیرد اختـ . برسن NSP، متـ . برنامۀ تعویض سرنگ syringe-exchange program, SEP, needle exchange program, needle and syringe exchange
-
سوزن سرنگ و گرامافون و غیره
دیکشنری فارسی به عربی
ابرة
-
سرنگ امپول زنی و امثال ان
دیکشنری فارسی به عربی
بندقية
-
جستوجو در متن
-
syringe & needle
فرهنگ لغات علمی
سرنگ
-
syringeal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرنگ
-
preshrinkage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرنگ