کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرلوحه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سرلوحه
/sarlo[w]he/
معنی
۱. نام یا عنوانی که بالای نامه یا صفحۀ کتاب بنویسند.
۲. تذهیب و نقشونگار که در قدیم در بالای نخستین صفحۀ کتاب خطی رسم میکردند و گاه نام کتاب را هم در آن مینوشتند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. سرلوح
۲. مقدمه
۳. الگو، سرمشق، نمونه
۴. برنامه
۵. دستور کار
دیکشنری
rubric
-
جستوجوی دقیق
-
سرلوحه
واژگان مترادف و متضاد
۱. سرلوح ۲. مقدمه ۳. الگو، سرمشق، نمونه ۴. برنامه ۵. دستور کار
-
سرلوحه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . لَ حَ یا حِ) [ فا - ع . ] (اِمر.) 1 - عنوان . 2 - اصل ، اساس .
-
سرلوحه
لغتنامه دهخدا
سرلوحه . [ س َ ل َ / لُو ح َ / ح ِ ] (اِ مرکب ) نقاشی و تهذیب در اول کتاب . رجوع به سرلوح شود.
-
سرلوحه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] ‹سرلوح› [قدیمی] sarlo[w]he ۱. نام یا عنوانی که بالای نامه یا صفحۀ کتاب بنویسند.۲. تذهیب و نقشونگار که در قدیم در بالای نخستین صفحۀ کتاب خطی رسم میکردند و گاه نام کتاب را هم در آن مینوشتند.
-
سرلوحه
دیکشنری فارسی به عربی
تعليق
-
جستوجو در متن
-
serule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرلوحه
-
title page
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفحه عنوان، سرلوحه، صفحه عنوان کتاب
-
epigraph
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاه قرمزی، کتیبه، سرلوحه، نوشته
-
miniatures
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینیاتورها، مینیاتور، سرلوحه، نقاشی با تذهیب
-
frontispiece
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلو، سرلوحه، دیباچه کتاب، نمای سر در
-
miniature
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینیاتوری، مینیاتور، سرلوحه، نقاشی با تذهیب، کوچک، کوتاه
-
frontispieces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
frontispieces، سرلوحه، دیباچه کتاب، نمای سر در
-
headpiece
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدست، کلاه، سرصفحه، سرلوحه، هوش، سر، ادراک، ادم باهوش، هر التی که روی سر قرار میگیرد
-
headpieces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایا، کلاه، سرصفحه، سرلوحه، هوش، سر، ادراک، ادم باهوش، هر التی که روی سر قرار میگیرد