کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرعوف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرعوف
لغتنامه دهخدا
سرعوف . [ س ُ ] (ع ص ) نازک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سبک گوشت . || اسب درازبالا یاعام است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
جامه خوار
لغتنامه دهخدا
جامه خوار. [ م َ / م ِ خوا / خا ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) نوعی کرم که جامه را خورد. سُرعوف . (منتهی الارب ). بید.
-
سرعوفة
لغتنامه دهخدا
سرعوفة. [ س ُ ف َ ] (ع ص ) تأنیث سرعوف . زن درازقد نازک اندام . (منتهی الارب ). ج ، سراعیف . (اقرب الموارد). || (اِ) ملخ . || کرمک جامه خوار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ).