کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرعت سطح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
drift velocity
سرعت رانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سرعت میانگین حاملهای بار الکتریکی تحت تأثیر میدان الکتریکی در نیمرساناها یا رساناها یا لولههای تخلیه
-
computing speed
سرعت رایانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نسبت گذرداد به زمان پاسخ
-
سرعت رَزش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ← سرعت رنگرزی
-
rate of dyeing
سرعت رنگرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مقدار رَزانۀ جذبشده در واحد زمان در دمای ثابت متـ . سرعت رَزش
-
subsonic speed
سرعت زیرصوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، فیزیک] هر سرعتی در محیط شاره که در شرایط یکسان کمتر از سرعت صوت در همان شاره است
-
areal velocity
سرعت سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مساحتی که بُردار شعاعی در واحد زمان جاروب میکند
-
boarding speed
سرعت سوارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سرعتی که شناور باید داشته باشد تا راهنما بتواند از روی راهنمابَر بهطور ایمن سوار آن شود
-
radial velocity
سرعت شعاعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مؤلفهای از بُردار باد سهبعدی در امتداد شعاع از نقطۀ مبدأ یا محور در مختصات قطبی یا استوانهای یا کروی
-
design speed
سرعت طرح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حداکثر سرعتی که در شرایط مناسب، در بخش معینی از راه بتوان با آن سرعت پیوسته و ایمن حرکت کرد
-
flooding velocity/ flood velocity
سرعت طغیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] سرعتی از بخار در برج که به طغیان منجر میشود
-
apparent velocity
سرعت ظاهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تندی ظاهری فازی مشخص در جهتی معین
-
operating speed 2
سرعت عملی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] بیشترین سرعت رانندگی در طول مسیر، بدون احتساب توقفها، درصورتیکه از سرعت طرح فراتر نرود
-
escape velocity
سرعت فرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمترین سرعتی که جسم باید کسب کند تا بتواند برای همیشه از حوزۀ ربایش گرانشی جسم مادر بگریزد
-
erosive velocity
سرعت فرسایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سرعت آب در آبراهه که بیش از آن فرسایش بستر یا ساحل صورت میگیرد
-
overall travel speed, journey speed
سرعت کلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سرعتی در قسمت مشخصی از راه که برابر است با مسافت آن قسمت تقسیم بر مدتزمان صرفشده