کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرسرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سرسرا
/sarsarā/
معنی
فضای سرپوشیده در مدخل عمارت.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
هال
دیکشنری
corridor, doorway, foyer, gallery, hall, hallway, lobby, porch, vestibule
-
جستوجوی دقیق
-
سرسرا
واژگان مترادف و متضاد
هال
-
سرسرا
فرهنگ فارسی معین
( ~. سَ) (اِمر.) راهرو.
-
سرسرا
لغتنامه دهخدا
سرسرا. [ س َ س َ ] (اِ مرکب ) محوطه ای در مدخل سرای که مسقف است . (فرهنگ فارسی معین ). گشادگی که درچند اطاق یا راه روها بدان باز شود: سرسرای عمارت .
-
سرسرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sarsarā فضای سرپوشیده در مدخل عمارت.
-
سرسرا
دیکشنری فارسی به عربی
قاعة , معرض
-
واژههای مشابه
-
hall
سرسرا 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] اتاقی در مدخل خانه که معمولاً به بخشهای داخلی راه داشته باشد
-
lobby 1
سرسرا 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تالار ورودی مهمانخانه/ هتل
-
جستوجو در متن
-
کریدور
واژهنامه آزاد
سرسرا
-
کریدور
واژگان مترادف و متضاد
دالان، سرسرا
-
هال
فرهنگ واژههای سره
سرسرا، تالار
-
زیرخان
لهجه و گویش تهرانی
سرسرا،همکف
-
entrance hall
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالن ورودی، سرسرا
-
کوریدور
فرهنگ فارسی معین
(کُ دُ) [ فر. ] (اِ.)دهلیز، سرسرا،راهرو.