کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرزنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سرزنده
/sarzende/
معنی
۱. سرحال؛ سرخوش؛ شادمان؛ بانشاط.
۲. [قدیمی] معروف؛ نامدار.
۳. [قدیمی] متنفذ.
۴. [قدیمی] سردسته.
۵. [قدیمی] بزرگتر صنف یا طایفه؛ سرجنبان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بانشاط، دلبهنشاط، زندهدل، سرحال، سرخوش ≠ افسرده، بیدل و دماغ، پکر، گرفته، دلمرده
۲. سرحلقه، سرخیل، سردسته، سلسلهجنبان
دیکشنری
alive, bouncing, breezy, bright, brilliant, buoyant, cheerful, debonair, effervescent, exuberant, gay, gingery, lively, racy, sprightly, succulent, swinging, vibrant, vigorous, vital, vivacious, vivid
-
جستوجوی دقیق
-
سرزنده
واژگان مترادف و متضاد
۱. بانشاط، دلبهنشاط، زندهدل، سرحال، سرخوش ≠ افسرده، بیدل و دماغ، پکر، گرفته، دلمرده ۲. سرحلقه، سرخیل، سردسته، سلسلهجنبان
-
سرزنده
فرهنگ فارسی معین
( ~. زِ دَ یا دِ) (ص مر.) شادمان ، سرحال .
-
سرزنده
لغتنامه دهخدا
سرزنده . [ س َ زِ دَ / دِ ] (ص مرکب ) سربزرگ ، چه زنده بمعنی بزرگ است . (غیاث ). سربزرگ ، چه زنده بمعنی مطلق بزرگ است ، از این جاست که فیل بزرگ را زنده پیل گویند. (از آنندراج ). مهتر. بزرگ : سرزنده ای نماند جهان خراب رابر سر عمامه ها همه لوح مزارهاست...
-
سرزنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] sarzende ۱. سرحال؛ سرخوش؛ شادمان؛ بانشاط.۲. [قدیمی] معروف؛ نامدار.۳. [قدیمی] متنفذ.۴. [قدیمی] سردسته.۵. [قدیمی] بزرگتر صنف یا طایفه؛ سرجنبان.
-
سرزنده
دیکشنری فارسی به عربی
بحيوية , بشکل مباشر , حي , شديد العاطفة , متحرک
-
واژههای مشابه
-
سرزنده وبشاش
دیکشنری فارسی به عربی
سريع
-
واژههای همآوا
-
سر زنده
واژهنامه آزاد
شوخ.
-
جستوجو در متن
-
whapping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرزنده
-
burriest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرزنده
-
virulented
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرزنده
-
titmmice
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرزنده
-
whinnel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرزنده