کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرراست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سرراست
/sarrāst/
معنی
۱. مستقیم؛ راه راست؛ بیپیچوخم.
۲. بیکموکاست.
۳. بدون ابهام و پیچیدگی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. مستقیم، بیپیچوخم
۲. بیکموکاست
۳. درست
۴. روراست، صریح
۵. مشخص، واضح
دیکشنری
direct, immediately, straightforward, near, straight
-
جستوجوی دقیق
-
سرراست
واژگان مترادف و متضاد
۱. مستقیم، بیپیچوخم ۲. بیکموکاست ۳. درست ۴. روراست، صریح ۵. مشخص، واضح
-
سرراست
واژگان مترادف و متضاد
مستقیم، مستقیم
-
سرراست
فرهنگ فارسی معین
(سَ) 1 - (ص مر.) راست و مستقیم . 2 - (ق مر.) کامل ، بی کم و کاست .
-
سرراست
لغتنامه دهخدا
سرراست . [ س َ ] (ص مرکب )راه راست بی پیچ و خم . مستقیم . || (ق مرکب ) در تداول عامه ، بی کم و کاست . درست . علی الیقین .
-
سرراست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه، مجاز] sarrāst ۱. مستقیم؛ راه راست؛ بیپیچوخم.۲. بیکموکاست.۳. بدون ابهام و پیچیدگی.
-
سرراست
دیکشنری فارسی به عربی
مباشر
-
جستوجو در متن
-
مستقیم
فرهنگ واژههای سره
سرراست، یک راست
-
مستقیماً
واژگان مترادف و متضاد
۱. بلاواسطه، بیواسطه، راساً ۲. سرراست ≠ باواسطه
-
مباشر
دیکشنری عربی به فارسی
مستقيم , هدايت کردن , رک , سرراست , مستقيما , بيمحابا , بيدرنگ
-
مک
واژگان مترادف و متضاد
۱. درست، تمام، کامل ۲. سرراست ۳. زوبین، نیزهکوچک، مطرد
-
مستقیم
واژگان مترادف و متضاد
۱. راست، سرراست، صاف ۲. بیواسطه، بلاواسطه، مستقیماً ≠ کج ۳. درست، صحیح ۴. زنده
-
straight
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر راست، راست، مستقیما، یک راست، مستقیم، درست، صریح، مرتب، راحت، رک، بی پرده، عمودی، افقی، بطور سرراست
-
straighter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راستتر، مستقیم، راست، درست، صریح، مرتب، سر راست، راحت، رک، بی پرده، عمودی، افقی، بطور سرراست
-
straightest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستقیم، راست، درست، صریح، مرتب، سر راست، راحت، رک، بی پرده، عمودی، افقی، بطور سرراست