کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سردکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
chiller 1
سردکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] بخشی از دستگاه تهویۀ مطبوع که کار آن سرد کردن آبِ در حال گردش در دستگاه است
-
واژههای مشابه
-
آب سردکن
فرهنگ فارسی معین
(سَ. کُ) ( اِ.) دستگاهی معمولاً برقی برای خنک کردن آب آشامیدنی . مق آب گرم کن .
-
جستوجو در متن
-
refrigerants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبرد، کولر، خنک کن، سردکن
-
cooler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنک کننده، کولر، سردکن، دستگاه خنک کننده
-
refrigerant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبرد، کولر، خنک کن، سردکن، تب بر
-
coolers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کولرهای، کولر، خنک کننده، سردکن، دستگاه خنک کننده
-
چیلر
فرهنگ فارسی معین
(لِ) [ انگ . ] (اِ.) بخشی از دستگاه تهویة مطبوع که کار آن سرد کردن آب در حال گردش در دستگاه است ، سردکن . (فره ).