کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سردسیری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سردسیری
لغتنامه دهخدا
سردسیری . [ س َ ] (ص نسبی ) محل و جائی که سردسیر باشد.
-
جستوجو در متن
-
آشب
لغتنامه دهخدا
آشب . [ ش َ / ش ْ ] (اِخ ) نام سردسیری از طالقان ری ، و در آن برفهای سنگین افتد.
-
حار
واژگان مترادف و متضاد
۱. داغ، سوزان ۲. حاره، گرمسیری ≠ سردسیری ۳. گرم ≠ بارد، سرد
-
کریتون آه
لغتنامه دهخدا
کریتون آه . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیاهرود بخش حومه ٔ شهرستان دماوند. کوهستانی و سردسیری است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
کالوگا
لغتنامه دهخدا
کالوگا. (اِخ ) شهری است در روسیه ٔ مرکزی در ساحل رود اوکا و 122000 تن سکنه دارد. صنعت دباغی و انواع پوست آنجا معروف است . منطقه ٔ سردسیری است و از نوامبر تا مارس یخبندان است . یک چهارم سطح آن از جنگل پوشیده شده است .
-
کرمان جوب
لغتنامه دهخدا
کرمان جوب . [ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هنام بسطام بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد. سردسیری و مالاریائی است و 450 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
کریزاغه
لغتنامه دهخدا
کریزاغه . [ ک ُ غ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایرویز بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . کوهستانی و سردسیری است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
نصرآباد
لغتنامه دهخدا
نصرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس بخش صفی آباد در ناحیه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 308 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات ، شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
نیاوران
لغتنامه دهخدا
نیاوران . [ وَ ] (اِخ ) دهی است از شهرستان شمیران در 3هزارگزی شرق تجریش و دامنه ٔ سردسیری واقعاست و 670 تن سکنه دارد. سکنه ٔ این ده در تابستان به 1000 نفر می رسد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
زیدآباد
لغتنامه دهخدا
زیدآباد. [ زِ ] (اِخ ) یکی از دهستان های بخش مرکزی شهرستان سیرجان است . این دهستان دارای هوای سردسیری بوده و از 123 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و سکنه ٔ آن 864 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
جورخان
لغتنامه دهخدا
جورخان . (اِخ ) دهی است جزء دهستان پشلو بخش حومه ٔ شهرستان زنجان . کوهستانی و سردسیری است . 161 تن سکنه دارد. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 شود.
-
جوغان کوچک
لغتنامه دهخدا
جوغان کوچک . [ن ِ چ َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان اوجان بخش بستان آباد شهرستان تبریز. کوهستانی و سردسیری است . 246 تن سکنه دارد. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 شود.
-
انزها
لغتنامه دهخدا
انزها. [ ] (اِخ ) دهی است از بخش فیروزکوه شهرستان دماوند با 635 تن سکنه . آب آن ازرودخانه ٔ حبله رود و محصول آن غلات ، حبوب و انواع میوه های سردسیری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
برداسپید
لغتنامه دهخدا
برداسپید. [ب َ اِ ] (اِخ ) ده از دهستان بهمئی سرحدی بخش کهگیلویه شهرستان بهبهان . کوهستانی و سردسیری مالاریائی است . سکنه ٔ آن 200 است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).