کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سردستی رسیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سردستی رسیدن
لغتنامه دهخدا
سردستی رسیدن . [ س َ رِ دَ رَ / رِ دَ ] (مص مرکب ) در محاوره وقتی گویند که چون کسی راز خود را پنهان کند و یکی از رفیقان او بر آن مطلع شودگویند فلانه سردستی به ما رسید؛ یعنی به نحوی واقف شد که ما را جای انکار نماند. (آنندراج ) : دستار و دست غیرت دستار...
-
واژههای مشابه
-
سِرْدِسْتی
لهجه و گویش گنابادی
serdesti در گویش گنابادی یعنی غذای حاضری ، کار آسان را انتخاب کردن ، غذای ساده و بدون تجملات
-
reconnaissance inventory
آماربرداری سردستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آماربرداری مقدماتی و گسترده با برآورد سطحی و بدون جزئیات و بدون استفاده از روشهای نمونهبرداری علمی
-
سردستی گرفتن
لغتنامه دهخدا
سردستی گرفتن . [ س َ رِ دَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) امداد و اعانت کردن و این در مقام خیر و شر هر دو گفته شود، مثلاً به محتاجی چیزی بدهند یا خللی در کار کسی کنند گویند فلان سردستی به ما گرفت ؛ یعنی خللی در کار ما کرد، و در مقام هدهده ، مثلاً تو خوب سرد...
-
scratch line
آتشبُر سردستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی آتشبُر ناقص که با شتاب بهعنوان ابزاری اضطراری برای جلوگیری از گسترش حریق احداث میشود
-
سَبُک و سردستی
فرهنگ گنجواژه
حاضری.
-
جستوجو در متن
-
قلم
لغتنامه دهخدا
قلم . [ ق َ ل َ ] (ع مص ) چیدن و تراشیدن ناخن و جز آن را. (منتهی الارب ). || قطع کردن . (اقرب الموارد). در اقرب الموارد قلم به فتح اول و سکون دوم را قطع کردن چیزی و چیدن ناخن معنی کرده است .- قلم شدن ؛ دو نیمه شدن . قطع شدن . شکسته شدن . از یکدیگر ج...