کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرخ و زرد شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرخ و زرد شدن
لغتنامه دهخدا
سرخ و زرد شدن . [ س ُ خ ُ زَ ش ُ دَ] (مص مرکب ) خجل شدن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 134). حالتی است که در هنگام خجالت روی دهد و مطلق سرخ و زرد شدن هم کنایه از خجالت باشد. (آنندراج ) : نیست گلزار جهان را گه بهار و گه خزان سرخ و زرد از خجلت روی تو گردد هر ز...
-
سرخ و زرد شدن
واژهنامه آزاد
کنایه از طلا و مال و منال دنیا در عبارت "ای سرخ و زرد، جز مرا بفریبید!"
-
واژههای مشابه
-
گیل سرخ
لغتنامه دهخدا
گیل سرخ . [ س ُ ] (اِ مرکب ) نام فارسی زُعرور باشد. (مخزن الادویه ). گیلک . گیل . رجوع به زعرور شود.
-
سرخ کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به رنگسرخ درآوردن ۲. تفت دادن، برشته کردن
-
صلیب سرخ
لغتنامه دهخدا
صلیب سرخ . [ ص َ ب ِ س ُ ] (اِخ ) رجوع به صلیب احمر شود.
-
صندل سرخ
لغتنامه دهخدا
صندل سرخ . [ ص َ دَ ل ِ س ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به صندل احمر شود.
-
Indus, Ind, Indian
سرخپوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی آسمان جنوبی (southern sky) که پرنورترین ستارۀ آن از قدر 3/1 است
-
protanope
سرخکور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فرد مبتلا به سرخکوری
-
flare 3
سرخهاله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سرخی اطراف ورم کهیری که واکنش پوست در برابر آلرژی است
-
red snow
برف سرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] برفی که سطح آن براثر رشد نوعی جلبک میکروسکوپی یا وجود گردوخاکِ قرمز به سرخی گراییده باشد
-
آب سرخ
فرهنگ فارسی معین
(بِ سُ) (اِمر.) شراب .
-
سرخ رگ
فرهنگ فارسی معین
(سُ. رَ) (اِمر.) شریان ، رگ جهنده ، رگی که خون را از قلب به قسمت های مختلف بدن می رساند.
-
حصار سرخ
لغتنامه دهخدا
حصار سرخ . [ ح ِ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شاندیز بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد. واقع در پانزده هزارگزی شمال خاوری طرقبه ٔ سر راه شوسه ٔ قدیمی مشهد به قوچان . ناحیه ای است واقع در دامنه معتدل . دارای 482 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب می...
-
حصار سرخ
لغتنامه دهخدا
حصار سرخ . [ ح ِ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در 9هزارگزی شمال فدیشه . ناحیه ای است واقع در جلگه . معتدل . دارای 385 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی ...