کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرخ جامه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
flare 3
سرخهاله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سرخی اطراف ورم کهیری که واکنش پوست در برابر آلرژی است
-
red snow
برف سرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] برفی که سطح آن براثر رشد نوعی جلبک میکروسکوپی یا وجود گردوخاکِ قرمز به سرخی گراییده باشد
-
red attack
حملۀ سرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حملۀ سوسک چوبخوار به درختی که براثر حمله شاخ و برگ تاج آن بهتدریج از سبز به کاهی و سپس به قرمز و درنهایت به قرمز سوخته تبدیل میشود
-
آب سرخ
فرهنگ فارسی معین
(بِ سُ) (اِمر.) شراب .
-
سرخ شدن
فرهنگ فارسی معین
(سُ . شُ دَ) (مص ل .) 1 - کنایه از: خشمگین شدن . 2 - شرمسار شدن .
-
سرخ رگ
فرهنگ فارسی معین
(سُ. رَ) (اِمر.) شریان ، رگ جهنده ، رگی که خون را از قلب به قسمت های مختلف بدن می رساند.
-
آب سرخ
لغتنامه دهخدا
آب سرخ . [ ب ِس ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شراب . خمر : من و آب سرخ و سر سبز شاه جهان گو فروشو به آب ِ سیاه .نظامی .
-
تپه سرخ
لغتنامه دهخدا
تپه سرخ . [ ت َپ ْ پ َ س ُ ] (اِخ ) دهی از بخش پشت آب شهرستان زابل است که در هفتاد و چهار هزارگزی شمال بنجار و شش هزارگزی باختری راه مالرو شغالک به زابل واقع است . جلگه ای گرم و معتدل است و 205 تن سکنه دارد آب آن از رود هیرمند و محصول آن غلات و لبنیا...
-
تل سرخ
لغتنامه دهخدا
تل سرخ . [ ت ُ س ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کام فیروز است که در بخش اردکان شهرستان شیراز واقع است و290 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
حصار سرخ
لغتنامه دهخدا
حصار سرخ . [ ح ِ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اراضی نیزاربخش حومه ٔ شهرستان قم . واقع در پنجاه هزارگزی جنوب باختر قم و سه هزارگزی غربی راه شوسه ٔ قم به اصفهان . ناحیه ای است واقع در جلگه ولی معتدل . دارای 87 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مش...
-
حصار سرخ
لغتنامه دهخدا
حصار سرخ . [ ح ِ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شاندیز بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد. واقع در پانزده هزارگزی شمال خاوری طرقبه ٔ سر راه شوسه ٔ قدیمی مشهد به قوچان . ناحیه ای است واقع در دامنه معتدل . دارای 482 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب می...
-
حصار سرخ
لغتنامه دهخدا
حصار سرخ . [ ح ِ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در 9هزارگزی شمال فدیشه . ناحیه ای است واقع در جلگه . معتدل . دارای 385 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی ...
-
حصار سرخ
لغتنامه دهخدا
حصار سرخ . [ ح ِ س ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران . واقع در 13هزارگزی جنوب خاور ورامین و 2هزارگزی راه آهن . ناحیه ای است واقع در جلگه ولی معتدل . دارای 327 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آ...
-
دیمه سرخ
لغتنامه دهخدا
دیمه سرخ . [ م ِ س ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان اربعه پائین (سفلا) بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد با 12 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
-
دره سرخ
لغتنامه دهخدا
دره سرخ . [ دَرْ رَ س ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش مشیز شهرستان سیرجان . واقع در 25هزارگزی جنوب باختری مشیز. سر راه مالرو گمناآباد به ده کوسه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).