کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرخستباران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
Pteridophyta
سرخستباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ابتداییترین شاخۀ گیاهان آوندی که همۀ نهانزادان آوندی را شامل میشود
-
واژههای مشابه
-
سرخس
فرهنگ فارسی معین
(سَ رَ) (اِ.) گیاهی است از ردة نهان - زادان آوندی که سردستة گروهی از آن ها به نام گروه سرخس ها می باشد. این گیاه دارای ساقه های زیرزمینی است که از فواصل مختلف آن برگ های هوایی خارج می شوند.
-
سرخس
لغتنامه دهخدا
سرخس . [ س َ رَ ] (اِ) نام دارویی است که آن را گیل دارو گویند و آن چوبکی باشد سیاه رنگ ، بر کنار دریای خزر که دریای گیلان باشد یابند و آن دو قسم است : نر و ماده . بجهت دفع کدودانه و امراض دیگر مفید است . (برهان ) (آنندراج ). سرخس ها در منطقه ٔ معتدله...
-
سرخس
لغتنامه دهخدا
سرخس . [ س َ رَ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش سرخس شهرستان مشهد. دارای 5000 تن سکنه است . آب آن از قنات و رودخانه . محصول آن غلات و بنشن است . از ادارات دولتی بخشداری ، شهرداری ، کلانتری ، کلانتر مرز و اداره ٔ املاک دارد. مجموع نفوس آن 35483 تن است . آب م...
-
سرخس
لغتنامه دهخدا
سرخس . [ س َ رَ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای شهرستان مشهد است که در خاور شهرستان و کنار مرز ایران و شوروی واقع است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9). شهری است [ به خراسان ] بر راه و اندر میان بیابان نهاده و ایشان را یکی خشک رود است که اندر میان بازار می...
-
سرخس
دیکشنری عربی به فارسی
سرخس
-
سرخس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) saraxs گیاهی با برگهای درشت و بریدگی بسیار و ساقۀ زیرزمینی که بیش از ۶۰۰۰ نوع از آن وجود دارد و برخی از انواع آن تزئینی است.
-
سرخس
دیکشنری فارسی به عربی
سرخس
-
Salviniaceae
سرخسآبیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از سرخسسانان آبزی که پهنکهای آنها غیرمنقسم است
-
Botrychium
سرخسانگوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از مارزبانیان با برگهای شانهای و سرشاخههای منشعب که هاگدانها را حمل میکنند
-
Thelypteris
سرخس باتلاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از سرخسباتلاقیان با 875 گونه که بسیاری از آنها شبیه به هم هستند و در سرتاسر جهان یافت میشوند؛ اغلب گیاهان این سرده به استثنای تعداد کمی که بر روی صخره میرویند، زمینرُست هستند؛ اگرچه تعداد کمی از گیاهان این سرده د...
-
Thelypteridaceae
سرخسباتلاقیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از پرسرخسسانان (Pteridales) با 900 گونه که اگرچه اغلب آنها در مناطق گرمسیری پراکنده هستند، تعدادی از آنها در نواحی معتدل نیز میرویند؛ گیاهان این تیره به استثنای تعدادی از آنها که صخرهرُستاند، اغلب زمینرُست هستند؛...
-
Pteridium
سرخس عقابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از سرخسعقابیان درشت و خشن که در سراسر جهان بهجز نواحی بیابانی یافت میشوند؛ پراکندگی این سرخسها احتمالاً از سرخسهای دیگر گستردهتر است
-
Dennstaedtiaceae
سرخسعقابیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] یکی از پانزده تیرۀ بسپایکسانان (Polypodiales) که جزو پیشرفتهترین سرخسها محسوب میشوند و فراوانترین سرخس جهان، یعنی سرخسعقابی، نیز در این تیره قرار دارد؛ گیاهان این تیره اغلب برگهای درشت و بسیار منقسم دارند؛ هاگینههای ...