کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرایندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرایندگی
لغتنامه دهخدا
سرایندگی . [ س َ ی َ دَ/ دِ ] (حامص ) عمل سراییدن . رجوع به سراییدن شود.
-
جستوجو در متن
-
سرایش
واژگان مترادف و متضاد
۱. سرودن، سرایندگی ۲. نغمه، سرود
-
سرایش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) so(a)rāyeš ۱. سرایندگی؛ آوازخوانی؛ نغمهپردازی.۲. نغمه؛ سرود.
-
سرایش
فرهنگ نامها
(تلفظ: so(a)rāyeš) (اسم مصدر از سرودن و سراییدن) ، عمل سرودن ، سرایندگی .
-
گوهر قاجار
لغتنامه دهخدا
گوهر قاجار. [ گ َ / گُوهََ ] (اِخ ) حاجیه گوهر، دخت موسی خان قاجار مادرش طیفون دخت فتحعلیشاه بوده است . از گویندگان فارسی زبان است که دیوان وی در سال 1319-1320 در تهران چاپ شد.علاوه بر سرایندگی از ستاره شناسی نیز اطلاعاتی داشته است . (الذریعه ج 9 ص 9...
-
چامه گوئی
لغتنامه دهخدا
چامه گوئی . [ م َ / م ِ ] (حامص مرکب ) چامه سرائی . سخن سرائی . شاعری . شعرگوئی . گفتن سخن منظوم و کلام موزون ومقفی . || سرایندگی . آوازه خوانی . خوانندگی شعر و غزل با آواز. خواندن شعر و تصنیف و سرود به آهنگ و در دستگاه موسیقی . و رجوع به چامه سرائی ...