کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سراینده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سراینده
/so(a)rāyande/
معنی
۱. شاعر.
۲. سرودگوی.
۳. سرودخوان: ◻︎ من که سرایندۀ این نوگلم / باغ تو را نغز نوا بلبلم (نظامی۱: ۱۹).
۴. گوینده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
شاعر، ترانهسرا، تصنیفساز
دیکشنری
poet, teller
-
جستوجوی دقیق
-
سراینده
واژگان مترادف و متضاد
شاعر، ترانهسرا، تصنیفساز
-
سراینده
فرهنگ فارسی معین
(سَ یا سُ یَ دَ یا دِ) (ص فا.) سرودگوی ، نغمه پرداز.
-
سراینده
لغتنامه دهخدا
سراینده . [ س َ ی َ دَ / دِ ] (نف ،اِ) نغمه کننده . (غیاث ). خواننده . مغنی : سراینده باش و فزاینده باش شب و روز با رامش و خنده باش . فردوسی .یکی گنج ویژه به درویش دادسراینده را جامه ٔ خویش داد. فردوسی .چو در سبز کله خوش آواز راوی سراینده بلبل ز شاخ ...
-
سراینده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) so(a)rāyande ۱. شاعر.۲. سرودگوی.۳. سرودخوان: ◻︎ من که سرایندۀ این نوگلم / باغ تو را نغز نوا بلبلم (نظامی۱: ۱۹).۴. گوینده.
-
سراینده
دیکشنری فارسی به عربی
مطرب , مغني , ملحن
-
جستوجو در متن
-
چامه سرا
واژهنامه آزاد
شاعر، سراینده
-
lyrists
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوانندگان، سراینده اشعاربزمی
-
رامش سرای
لغتنامه دهخدا
رامش سرای . [ م ِ س َ ] (نف مرکب ) مخفف رامش سراینده . سازنده . نوازنده . سراینده ٔ رامش . سراینده ٔ نغمه و نوا. مطرب : پرستندگان ایستاده بپای ابا بربط و چنگ و رامش سرای .فردوسی .
-
شاعر
فرهنگ واژههای سره
چامه گو، چامه سرا، سراینده
-
warbler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وارکر، چکاوک، سراینده، مرغخوش الحان
-
مطرب
دیکشنری عربی به فارسی
اوازخوان , خواننده , سراينده , نغمه سرا
-
دستان سرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹دستانسرای› [قدیمی] dastānso(a)rā دستانسراینده؛ سرودخوان؛ نغمهسرا.
-
نغمه سرا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ‹نغمهسرای› naqmesa(o)rā نغمهسراینده؛ سرودخوان؛ نغمهپرداز.
-
سرودگو
واژگان مترادف و متضاد
خواننده، رامشگر، سراینده، مغنی ≠ مرثیهخوان، مرثیهگو