کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرایدار سرایدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
watchhouse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرایدار
-
sledder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرایدار
-
خانهپا
واژگان مترادف و متضاد
سرایدار
-
gatekeeper
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروازه بان، سرایدار
-
بواب
واژگان مترادف و متضاد
حاجب، دربان، سرایدار، نگهبان
-
caretakers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهبانان، سرپرست، سرایدار، مستحفظ
-
watchman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهبان، پاسدار، سرایدار، بایگان، محافظ
-
gatekeepers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروازه بانان، دروازه بان، سرایدار
-
watchmen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهبانان، نگهبان، پاسدار، سرایدار، بایگان، محافظ
-
سرای بان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] sarāybān سرایدار؛ سرادار؛ نگهبان سرا؛ دربان.
-
janitor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهدارنده، سرایدار، دربان، فراش مدرسه، راهنمای مدرسه
-
دربان
واژگان مترادف و متضاد
۱. بواب، پردهدار، حاجب، سرایدار، قاپوچی ۲. مستحفظ، نگهبان
-
سرایداری
لغتنامه دهخدا
سرایداری . [ س َ ] (حامص مرکب ) شغل و عمل سرایدار.
-
مستحفظ
واژگان مترادف و متضاد
پاسبان، پاسدار، حارس، دربان، سرایدار، قراول، گارد، محافظ، مراقب، مهیمن، نگهبان
-
خانه پایی
لغتنامه دهخدا
خانه پایی . (حامص مرکب ) عمل سرایدار. عمل حافظ خانه . رجوع به «خانه پا» شود.