کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرایدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سرایدار
/se(a)rāydār/
معنی
نگهبان سرا؛ دربان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
caretaker, custodian, doorkeeper, gatekeeper, janitor, porter, superintendent
-
جستوجوی دقیق
-
سرایدار
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (ص فا.) خانه دار، دربان ، آن که خانه را می پاید.
-
سرایدار
لغتنامه دهخدا
سرایدار. [ س َ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) خانه دار. (آنندراج ). حافظ خانه . مستخدم و نگهبان سرا. از مشاغل دوره ٔ صفویه که در دربار صفوی تصدی داشته است : آنچه از قالی و تکیه و نمد و جاجیم و طاقچه پوش و غیره است تحویل تحویلداران عمارات و قالی تکانیدن و جار...
-
سرایدار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹سرادار› se(a)rāydār نگهبان سرا؛ دربان.
-
سرایدار
دیکشنری فارسی به عربی
بواب , حارس , حامي
-
سرایدار
لهجه و گویش تهرانی
مسئول سرا
-
واژههای مشابه
-
سرایدار، سرایدار
واژگان مترادف و متضاد
حاجب، دربان، مستحفظ، نگهبان
-
جستوجو در متن
-
خانهپا
واژگان مترادف و متضاد
سرایدار
-
watchhouse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرایدار
-
sledder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرایدار
-
بواب
واژگان مترادف و متضاد
حاجب، دربان، سرایدار، نگهبان
-
caretakers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهبانان، سرپرست، سرایدار، مستحفظ
-
حامي
دیکشنری عربی به فارسی
سرايدار , نگهبان , متولي
-
gatekeeper
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروازه بان، سرایدار