کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سراگون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سراگون
/sarāgun/
معنی
= سرنگون
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سراگون
لغتنامه دهخدا
سراگون . [ س َ ] (ص مرکب ) سرنگون باشد که سرازیر است . (برهان ). سرنگون . (رشیدی ) (آنندراج ) : سر به فلک برکشید بی خردی مردمی وسروری سراگون شد.ناصرخسرو.
-
سراگون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] sarāgun = سرنگون
-
جستوجو در متن
-
آگون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'āgun نگون؛ وارون؛ سراگون؛ سرنگون.
-
آگون
فرهنگ فارسی معین
(ص .) نگون ، واژگون : سرآگون .
-
آگون
لغتنامه دهخدا
آگون . (ص ) بر وزن و معنی وارون یعنی نگون باشد، چه سراگون سرنگون را گویند. (برهان ). واژون . واژگون . سرنگون . معلق . || سراشیب . و ظاهراً این کلمه جز در حال ترکیب مستعمل نیست .
-
سراگونی
لغتنامه دهخدا
سراگونی . [ س َ ] (حامص مرکب ) وارونی . سرازیر و سرابالایی . سراگون بودن : پنجاه و اند ساله شدی اکنون بیرون فکن ز سَرْت سراگونی . ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 474).از بسی ژاژ که خائید چنین گم شدراه بر خلق ز بس نحس و سراگونی . ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 4...
-
وارون
لغتنامه دهخدا
وارون . (ص ) باژگونه . (برهان ) (آنندراج ). نگون . معکوس . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). عکس . قلب . (برهان ). وارن . وارونه . باژون . باژونه . واژون . واژونه . واژگون . واژگونه . باژگون . باژگونه . نگونسار. سرنگون . مقلوب . منکوس . سراگون . باشگونه . ب...