کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سراسیمگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ناراحتی
واژگان مترادف و متضاد
آزردگی، اضطراب، بیقراری، تشویش، رنجش، سرآسیمگی، عذاب ≠ راحتی
-
دهشت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: دَهشة] ‹دهش› de(a)hšat ۱. سراسیمگی از شرم یا ترس.۲. [قدیمی] حیرت؛ سرگشتگی.
-
کلافگی
لغتنامه دهخدا
کلافگی . [ ک َ ف َ / ف ِ ] (حامص ) سرآسیمگی . اضطراب . پریشانی . سرگشتگی . (ناظم الاطباء).
-
دلهره
واژگان مترادف و متضاد
اضطراب، بیقراری، تشویش، دغدغه، دلشوره، دلگرانی، دلنگرانی، دلواپسی، سرآسیمگی، قلق، هراش ≠ آرامش
-
سردرگمی
واژگان مترادف و متضاد
۱. حیرت، سرگردانی، کلافگی، سرگمی، تحیر ۲. سراسیمگی، تشویش، اضطراب ۳. آشفتگی، بههمپیچیدگی ۴. تردید، دودلی
-
mania
شیدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالتی خُلقی با مشخصههای نشاطزدگی و سراسیمگی و بیشفعالی و افزایش میل جنسی و پرش افکار (flight of ideas)
-
بهت زدگی
لغتنامه دهخدا
بهت زدگی . [ ب ُ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حیرت زدگی . خیره شدگی . درماندگی . دهشت زدگی . سراسیمگی .
-
scurry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جیغ کشیدن، حرکت تند و سریع، مسابقه کوتاه، سراسیمگی، حرکت از روی دست پاچگی، بسرعت حرکت دادن
-
fluster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلاور، دست پاچگی، سراسیمگی، دست پاچه کردن، گیج کردن، گرم شدن کله، اشفتن، مضطرب کردن، عصبانی کردن
-
flurries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طعمه ها، تپش، سراسیمگی، طوفان ناگهانی، باریدن ناگهانی، باد ناگهانی، عصبانی کردن، اشفتن
-
flurry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دهنده، تپش، سراسیمگی، طوفان ناگهانی، باریدن ناگهانی، باد ناگهانی، عصبانی کردن، اشفتن
-
بیقراری
واژگان مترادف و متضاد
۱. اضطراب، اندوه، بیتابی، بیثباتی، بیطاقتی، دلواپسی، دلهره، قلق، ناراحتی ≠ آرامش ۲. بیصبری، پریشانی، سرآسیمگی، ناشکیبایی ≠ شکیبایی
-
دهشت
فرهنگ فارسی معین
(دَ شَ) (اِمص .)1 - سرگشتگی ، حیرت . 2 - تعجب ، شگفتی . 3 - اضطراب . 4 - ترس ، خوف . («دَهَش » از عربی به معنی سرگشتگی ، حیرت ، سراسیمگی ).
-
ضلة
لغتنامه دهخدا
ضلة. [ ض َل ْ ل َ ] (ع اِمص ) سراسیمگی . (منتهی الارب ). حیرت . || غیبت ، به خیر باشد یا به شر. (منتهی الارب ). || گمراهی . (منتهی الارب ).
-
اضطراب
واژگان مترادف و متضاد
آشوب، التهاب، اندوه، بیتابی، بیقراری، بیم، پریشانی، تپشدل، ترس، تشویش، توهم، خوف، دغدغه، دلواپسی، دلهره، رنج، سراسیمگی، قلق، ناراحتی، واهمه، هیجان