کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سراسکند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سراسکند
لغتنامه دهخدا
سراسکند. [ س َ اِ ک َ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای شهرستان تبریز که در جنوب خاوری تبریز و دامنه ٔ شرقی کوه سهند واقع است . آب قراء بخش از رودخانه های محلی که تعدادش تا هشت میرسد و عمده ترین آنها از قرانقوچای میباشد تأمین میشود. محصول عمده ٔ بخش غلات ،...
-
واژههای مشابه
-
سراسکند پائین
لغتنامه دهخدا
سراسکند پائین . [ س َ اِ ک َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز. آب آن از چشمه و رود تأمین میشود. محصول آن غلات ، حبوب ، پنبه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
سراسکند حاجی نورعلی
لغتنامه دهخدا
سراسکند حاجی نورعلی . [ س َ اِ ک َ دِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز. دارای 212 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه و رود تأمین میشود و محصول آن غلات ، حبوب . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
سراسکند فرج نایب کوه
لغتنامه دهخدا
سراسکند فرج نایب کوه . [ س َ اِ ک َ ف َ رَ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز. دارای 212 تن سکنه است . آب آن از چشمه و رود تأمین میشود. محصول آن غلات ، حبوب ، پنبه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
حسن کندی سراسکند
لغتنامه دهخدا
حسن کندی سراسکند. [ ح َ س َ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سراسکند شهرستان تبریز. 12هزارگزی جنوب سراسکند، 5هزارگزی خطآهن میانه به مراغه . کوهستانی ، معتدل . سکنه ٔ آن 120تن شیعه ٔ ترک زبان . آب آن از چشمه و رودخانه . محصول آنجا غلات ، حبوبات و پنبه ...
-
جستوجو در متن
-
ینگجه
لغتنامه دهخدا
ینگجه . [ ی ِ گ ِ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سراسکند شهرستان تبریز، واقع در 12هزارگزی باختر سراسکند، با 386 تن سکنه . آب آن از چشمه و رود و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
ینگی کندی
لغتنامه دهخدا
ینگی کندی . [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز، واقع در 25هزارگزی باختر سراسکند، با 150 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
یساول
لغتنامه دهخدا
یساول . [ ی َ وُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیک سراسکند شهرستان تبریز واقع در 25 هزارگزی باختر سراسکند با 229 تن سکنه . آب آن از چشمه و رود و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
دهلان
لغتنامه دهخدا
دهلان . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از بخش سراسکند شهرستان تبریز. واقع در 8هزارگزی سراسکند. آب آن از چشمه و رود تأمین می شود.سکنه ٔ آن 482 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
بایقرا ارکیانه
لغتنامه دهخدا
بایقرا ارکیانه . [ ق َ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی از بخش سراسکند شهرستان تبریز در 18 هزارگزی شمال باختری سراسکند. سکنه ٔ آن 370 تن ، محصول آن غلات و حبوبات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
مقامیر
لغتنامه دهخدا
مقامیر. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سراسکند شهرستان تبریز است که 416 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
مقصودآباد
لغتنامه دهخدا
مقصودآباد. [ م َ] (اِخ ) دهی از بخش سراسکند شهرستان تبریز است و 173 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ، ج 4).
-
چهاراویماق
لغتنامه دهخدا
چهاراویماق . [ چ َ اُی ْ ] (اِخ ) نام محلی تابع بخش هشترود (سراسکند) در آذربایجان . رجوع شود به چاراویماق . (یادداشت مؤلف ).