کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سدیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سدیم
/sodiyom/
معنی
فلزی نرم، سست، سفیدرنگ، و سبکتر از آب که در طبیعت بهصورت ترکیب یافت میشود و در لامپهای گازی، رآکتورهای هستهای و نیز در پزشکی کاربرد دارد؛ ناتریم.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سدیم
فرهنگ فارسی معین
(سُ یُ) [ فر. ] (اِ.) فلزی است نقره ای ، دارای جلای فلزی ولی در مجاورت اکسیژن خیلی زود کدر می گردد و آن چنان نرم است که با چاقو به آسانی بریده می شود و از آب سبک تراست .
-
سدیم
لغتنامه دهخدا
سدیم . [ س َ ] (ع ص ، اِ) مردبسیارذکر. (منتهی الارب ). || میغ و ابر. (ناظم الاطباء). میغ تنک ، یا عام است . (منتهی الارب ).
-
سدیم
لغتنامه دهخدا
سدیم . [ س ِدْ دی ] (اِخ ) لفظ عمق سدیم را به وادی کشف یا محل زراعت یا وادی قله ها یا وادی جفصین ترجمه نموده اند. علی الجمله سدیم وادیی است که در حکایت جنگ کدر لاعومر و سلاطین متعاهد مذکور است . گویند که وادی مرقوم دارای چاههای قیر بود و شکی نیست که ...
-
سدیم
لغتنامه دهخدا
سدیم . [ س ُ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) سدیوم .فلزی است نقره ای بی رنگ دارای جلای فلزی ، ولی در مجاورت اکسیژن هوا بزودی سطح آن مکدر میگردد، و آن چنان نرم است که با چاقو به آسانی بریده میشود. علامت اختصاری آن «Na»، وزن اتمی 23، شماره ٔ اتمی آن 11. سدیم از آ...
-
سدیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sodium] (شیمی) sodiyom فلزی نرم، سست، سفیدرنگ، و سبکتر از آب که در طبیعت بهصورت ترکیب یافت میشود و در لامپهای گازی، رآکتورهای هستهای و نیز در پزشکی کاربرد دارد؛ ناتریم.
-
واژههای مشابه
-
سديم
دیکشنری عربی به فارسی
مه کم , بخار , ناصافي ياتيرگي هوا , ابهام , گرفته بودن , مغموم بودن , روشن نبودن مه , موضوعي (براي شخص) , متوحش کردن , زدن , بستوه اوردن , سرزنش کردن
-
کربنات سدیم
دیکشنری فارسی به عربی
صودا
-
sodium absorption ratio, SAR
نسبت جذب سدیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نسبتی که برای نشان دادن فعالیت نسبی یونهای سدیم در آب آبیاری در واکنشهای تبادل یون با خاک به کار میرود
-
low sodium milk
شیر کمسدیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شیری که 90% نمک طبیعی آن با فرایند تبادل یونی جدا شده باشد
-
sodium-free diet
رژیم بدون سدیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیم حاوی مقدار کم سدیم که در آن دریافت سدیم در هر وعده کمتر از پنج میلیگرم باشد
-
light in sodium diet
رژیم سبکسدیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیم حاوی مقدار کم سدیم که در آن دریافت روزانۀ سدیم دستکم پنجاه درصد کمتر از دریافت طبیعی آن باشد
-
reduced sodium diet
رژیم سدیمکاسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیم حاوی مقدار کم سدیم که در آن میزان سدیم در هر وعده دستکم بیستوپنج درصد کمتر از غذاهای معمولی باشد
-
low sodium diet
رژیم کمسدیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیمی حاوی مقدار کم سدیم که در آن دریافت سدیم در هر وعده کمتر از یکصدوچهل میلیگرم باشد متـ . رژیم کمنمک
-
نیترات سدیم یا پتاسیم
دیکشنری فارسی به عربی
نترات