کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سدیح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سدیح
لغتنامه دهخدا
سدیح . [ س َ ] (ع ص ) ستان یا بروی افتاده . (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
ثدیه
لغتنامه دهخدا
ثدیه . [ ث ُ دَی ْ ی َ ] (ع اِ) چیزی که درآن سواران و تیراندازان پی و پر و مانند آن نهند.
-
جستوجو در متن
-
مسدوح
لغتنامه دهخدا
مسدوح . [ م َ ] (ع ص )نعت مفعولی از سدح . رجوع به سدح شود. || بر روی یا بر قفا افکنده . (منتهی الارب ). بر پشت افکنده . (از اقرب الموارد). سدیح . و رجوع به سدیح شود.