کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سدگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سدگان
/sadgān/
معنی
= درگاه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سدگان
لغتنامه دهخدا
سدگان . [ س َ ] (اِ مرکب ) مآت . (فرهنگستان ).
-
سدگان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sadgān = درگاه
-
واژههای همآوا
-
صدگان
لغتنامه دهخدا
صدگان . [ ص َ ] (اِمرکب ) نام وزن مخصوصی است . سنگ صد درم : مرد بقال در ترازوی خویش سنگ صدگان نهاد از کم و بیش . سنائی .در ترازو ندید صدگان سنگ گشت دلتنگ از آن و کرد آهنگ . سنائی .و رجوع به صد درم شود.
-
صدگان
لغتنامه دهخدا
صدگان . [ ص َ دَ ] (اِ مرکب ) مِآت .
-
صدگان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سدگان› sadgān ۱. (ریاضی) سومین عدد از سمت راست در اعداد طبیعی.۲. [قدیمی] واحد اندازهگیری وزن، برابر با صد درم یا نیم من تبریز.
-
جستوجو در متن
-
مآت
لغتنامه دهخدا
مآت . [ م ِ ] (ع عدد، اِ) صدها. (غیاث )(آنندراج ). ج ِ مائة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). صدگان . (التفهیم ، یادداشت ایضاً). مئات . سدگان . در حساب ، ده دهگان (عشرا) یعنی ده واحد از مرتبه ٔ دوم تشکیل یک سده یا یک واحد از مرتبه ٔ سوم را میدهد و اعداد ...
-
کاریز
لغتنامه دهخدا
کاریز. (اِخ ) دهی از دهستان اشیان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، واقع در 25هزارگزی جنوب باختر فلاورجان و 6هزارگزی شمال تنگ سدگان . جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 197 تن است . آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آن غلات و پنبه و تریاک و شغل اهالی زراعت اس...