کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سديمي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سديمي
معنی
تار , محو , شبيه سحاب , بشکل ابر , تيره
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سديمي
دیکشنری عربی به فارسی
تار , محو , شبيه سحاب , بشکل ابر , تيره
-
جستوجو در متن
-
شبیه سحاب
دیکشنری فارسی به عربی
سديمي
-
بشکل ابر
دیکشنری فارسی به عربی
سديمي
-
محو
دیکشنری فارسی به عربی
سديمي , غامض
-
تار
دیکشنری فارسی به عربی
حبل , خافت , سديمي , شعيرة , غامض , ليف
-
تیره
دیکشنری فارسی به عربی
اسود , بشع , ثقيل , سديمي , سميک , ضبابي , ظلام , عکر , غائم , غامض , کييب , مظلم , مغيم , موهل
-
chelant corrosion
خوردگی چنگالهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] انحلال یا نازک شدن لولههای دیگ بخار که بیشتر در نواحی تحت تنش رخ میدهد و ناشی از غلظت بیشازحد چنگالههای نمک سدیمی است که در مدتی طولانی برای واپایش حلاّلیت رسوب به کار رفته است