کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سخو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سخو
لغتنامه دهخدا
سخو. [ س َ خ َ ] (اِخ ) تلفظ عربی زاخاو، مستشرق معروف آلمانی است . رجوع به زاخائو شود.
-
سخو
لغتنامه دهخدا
سخو. [ س َخ ْوْ ] (ع مص ) خاکستر آتش از دیگدان بیرون کردن تا جای آتش فراخ شود. (المصادر زوزنی ). افروختن آتش را زیر دیگ به بیرون آوردن خاکستر از دیگدان ، یا عام است . (منتهی الارب ). رجوع به سَخْی شود.
-
جستوجو در متن
-
سخی
لغتنامه دهخدا
سخی . [ س َخ ْی ْ ] (ع مص ) افروختن آتش را در زیر دیگ به بیرون آوردن خاکستر از دیگدان ، یا عام است . (منتهی الارب ). آتش باز کردن . (المصادر زوزنی ). رجوع به سَخْو شود.
-
تاج بر
لغتنامه دهخدا
تاج بر. [ ب َ ] (اِ مرکب ) معرب تاجور و عرب آنرا جمع بسته و تجاوره استعمال کرده است «عدی ّبن زید» گوید:بعد بنی تبع نخاورةقد اطمأنت بها مرازبها (المعرب جوالیقی ص 319).مصحح در حاشیه ٔ همین صفحه گوید: «سخو»در نسخه ٔ چاپ «لایپزیک » تجاوره را جمع تاجور ش...
-
دیگدان
لغتنامه دهخدا
دیگدان . (اِ مرکب ) دیگپایه . ظرف دیگ . (غذا).مانند گلابدان که ظرف گلاب است . (از آنندراج ذیل دیگپایه ). سه پایه . اثافی . سه لنگه . سفع: منصب ؛ دیگدان آهنی . (منتهی الارب ). معرب آن دقدان در دیقان ؛ ای اثافی القدر. (یادداشت مؤلف ). دخس . پنهان شدن ...