کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سختجانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سختجانی
مترادف و متضاد
۱. پوستکلفتی، گرانجانی، جانسختی، سگجانی
۲. سنگدلی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سختجانی
واژگان مترادف و متضاد
۱. پوستکلفتی، گرانجانی، جانسختی، سگجانی ۲. سنگدلی
-
واژههای مشابه
-
سختجانی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مقاومت کردن، پایداری کردن، مقاوم بودن ۲. دیرزی بودن، دیر زیستن
-
واژههای همآوا
-
سخت جانی
لغتنامه دهخدا
سخت جانی . [ س َ ] (حامص مرکب ) گران جانی : آزاد کنم ز سخت جانی وآباد کنم به سخت رانی . نظامی .شبهای هجر را گذراندیم و زنده ایم ما را به سخت جانی خود این گمان نبود.شکیبی (از آنندراج ).