کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سحلب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سحلب
لغتنامه دهخدا
سحلب . [ س َ ل َ ] (ع اِ) تصحیفی است از خصی الثعلب . (دزی ج 1 ص 637): و من اهم زراعتها [ زراعة الافغانستان ] الحبوب و الارز و الافیون و السحلب و الزعفران . (ذیل معجم البلدان ). رجوع به خصی الثعلب شود.
-
واژههای همآوا
-
سه لب
لغتنامه دهخدا
سه لب . [ س ِ ل َ ] (ص مرکب ) کسی که در لب یا پیرامون دهان وی ریش و قرحه باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به سه لبه شود.
-
سه لب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) (پزشکی) [مجاز] selab = لبشکری
-
جستوجو در متن
-
saleps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فروشپس، ثعلب، سحلب
-
salep
دیکشنری انگلیسی به فارسی
salep، ثعلب، سحلب
-
saloop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالوپ، سحلب، ثعلب
-
tods
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توده ها، شاخ و برگ، واحد قدیمی وزن، سحلب
-
vixen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخم، زن شرور، زن پتیاره، روباه ماده، سحلب
-
vixens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
vixens، زن شرور، زن پتیاره، روباه ماده، سحلب
-
سغناقی
لغتنامه دهخدا
سغناقی . [ س ِ ] (اِخ ) حسین بن علی بن حجاج ، فقیه حنفی ، حنفی مذهب . نسبت وی بسغناق است از شهرهای ترکستان . او راست : النهایة فی شرح الهدایة. الکافی . شرح اصول البزدوی . النجاح که در علم صرف است . وی در سحلب بسال 570 هَ .ق . درگذشت . (اعلام زرکلی ج ...
-
گند سگ
لغتنامه دهخدا
گند سگ . [ گ ُ دِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تفسیر خصی الکلب است و آن بیخی باشد، مانند خصیةالکلب و هر زوجی بر هم چسبیده یکی بزرگ و دیگری کوچک ، اگر مرد بزرگ آنرا بخورد و با زن جماع کند فرزندنرینه آرد و اگر زن کوچک آنرا خورد مادینه . خشک آن قطع شه...