کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سحتوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سحتوت
لغتنامه دهخدا
سحتوت . [ س ُ ] (ع ص ، اِ) پست کم روغن . (منتهی الارب ). پست کم روغن بسیار آب . (اقرب الموارد). رجوع به سحتیت شود. || جامه ٔ کهنه . || بیابان نرم خاک . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || چیز کم . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
سحتیت
لغتنامه دهخدا
سحتیت . [ س ِ ] (ع ص ، اِ) پست کم روغن . (منتهی الارب ). پست اندک . (اقرب الموارد). رجوع به سحتوت شود.