کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سحارة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سحارة
لغتنامه دهخدا
سحارة. [ س َح ْ حا رَ ] (ع اِ) چیزی است که طفلان بدان بازی کنند.(منتهی الارب ). اسباب بازی که کودکان بدان بازی کنند و در آن نخی است که از یک سر برنگی برون آید و از سردیگر برنگی و آن سحر را ماند. (از اقرب الموارد).
-
سحارة
لغتنامه دهخدا
سحارة. [ س ُ رَ ] (ع اِ) آنچه قصاب از گوسپند جدا سازد از شش و نای . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شش . (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
صهارة
لغتنامه دهخدا
صهارة. [ ص ُ رَ ] (ع اِ) گداخته از هر چیزی . || هر پاره از پیه و مغز استخوان و مغز سر و جز آن . || آفتاب پرست . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
نورة
لغتنامه دهخدا
نورة. [ رَ ] (ع اِ) نشان ستور. (منتهی الارب ). سمة. (از اقرب الموارد) (المنجد). || آهک . (منتهی الارب ) (بحر الجواهر). حجرالکلس . (اقرب الموارد). رجوع به نوره (اِ) شود. || قطران . (از منتهی الارب ). || زن نیک جادوگر. (از اقرب الموارد). سحاره . زن جاد...
-
شیوه
لغتنامه دهخدا
شیوه .[ شی وَ / وِ ] (اِ) طور و عمل و طرز و روش و قاعده . (برهان ). طور. رسم . طریقه . سبک . اسلوب . روش . نهج . وتیره . نسق . سان . گون . گونه . هنجار. طریق . راه . طرز.(یادداشت مؤلف ). طرز و روش . (ناظم الاطباء) (غیاث ) (از فرهنگ جهانگیری ). به مع...
-
برآمدن
لغتنامه دهخدا
برآمدن . [ ب َ م َ دَ ] (مص مرکب ) بالا رفتن .(ناظم الاطباء). بالا آمدن . (فرهنگ فارسی معین ). رسیدن . بلند شدن . بالا گرفتن . بالا کشیدن . بر شدن . بربلندی رفتن . به هوا رفتن . علاء. تعلیه . معالاة. تعلی . تعالی . استعلاء. اعلیلاء. بر بلندی برآمدن ....