کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سجود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سجود
/sojud/
معنی
پیشانی بر زمین گذاشتن برای عبادت یا اظهار فروتنی.
فرهنگ فارسی عمید
فعل
بن گذشته: سجود کرد
بن حال: سجود کن
دیکشنری
prostration
-
جستوجوی دقیق
-
سجود
لغتنامه دهخدا
سجود. [ س ُ ] (ع مص ) سر بر زمین نهادن وفروتنی نمودن . (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (ترجمان القرآن ). سر بر زمین نهادن و فروتنی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (از المصادر زوزنی ) (دهار) : از سجودش بتشهد برد آنگه بسلام زو سلامی و درودی ز تو بر جمع کرام ...
-
سجود
فرهنگ فارسی معین
(سُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) سجده کردن . 2 - (اِمص .)پرستش ، پیشانی بر زمین گذاشتن برای عبادت یا اظهار فروتنی .
-
سجود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] sojud پیشانی بر زمین گذاشتن برای عبادت یا اظهار فروتنی.
-
سجود
دیکشنری فارسی به عربی
رکوع
-
واژههای مشابه
-
سُّجُودِ
فرهنگ واژگان قرآن
سجده کردن (سجود يا سجده به معناي به رو بر زمين افتادن و پيشاني و يا چانه را بر زمين نهادن است ، سجود مصدر بوده وبه يکبار انجام دادن آن ، سجده مي گويند)
-
سجود کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ارکع
-
رکوع و سجود
فرهنگ گنجواژه
عبادت.
-
وجود و سجود
فرهنگ گنجواژه
دنیا و آخرت،مدیات و معنویات.
-
واژههای همآوا
-
سُّجُودِ
فرهنگ واژگان قرآن
سجده کردن (سجود يا سجده به معناي به رو بر زمين افتادن و پيشاني و يا چانه را بر زمين نهادن است ، سجود مصدر بوده وبه يکبار انجام دادن آن ، سجده مي گويند)
-
جستوجو در متن
-
رکوع
دیکشنری عربی به فارسی
سجود , خم کردن زانو
-
ارکع
دیکشنری عربی به فارسی
زانو خم کردن , رکوع کردن , سجود کردن
-
genuflections
دیکشنری انگلیسی به فارسی
genuflections، خم کردن زانو، سجود