کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سجلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سجلة
لغتنامه دهخدا
سجلة. [ س َ ل َ ] (اِخ ) چاهیست که هاشم بن عبدمناف آن را کند، و اسدبن هاشم آن را به عدی بن نوفل بخشید. خالدة بنت هاشم گفته است : نحن وهبنا لعدی سجلةتروی الحجیج زغلة فزغلة.و گفته اند قصی آن را کنده است . (از معجم البلدان ).
-
واژههای همآوا
-
ثجلة
لغتنامه دهخدا
ثجلة. [ ث َ / ث ُ ل َ ] (ع مص ) کلانی و فراخی شکم . || بزرگ شکم شدن . فراخ شکم شدن .