کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ستیغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ستیغ
/setiq/
معنی
۱. بلندترین تیغۀ کوه؛ بلندی کوه؛ سر کوه؛ تیزی کوه: ◻︎ تو گفتی کز ستیغ کوه سیلی / فرود آرد همی احجار صد من (منوچهری: ۸۶).
۲. (صفت) [قدیمی] راست؛ بلند؛ راستایستاده، مانند ستون و نیزه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اوج، سرکوه، قله، نوک
۲. راست، بلند ≠ پا، دامن
دیکشنری
crest, height, peak, summit
-
جستوجوی دقیق
-
ستیغ
واژگان مترادف و متضاد
۱. اوج، سرکوه، قله، نوک ۲. راست، بلند ≠ پا، دامن
-
ستیغ
لغتنامه دهخدا
ستیغ. [ س ِ ] (ص ) ستیخ . شکل بهتر، همین «ستیغ» است . سغدی «ست ، یغ، استغ» (سر پا، مستقیم ). اگر ستیغ را از ریشه ٔ «ستا» (ایستادن ) بدانیم اصل سغدی آن مورد اطمینان خواهد بود و «یغ» پسوند صفتی است (رجوع کنیدبه گوبینو - بنونیست ، دستور سغدی ص 95). بهر ...
-
crest 2
ستیغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] در کالبدشناسی، لبۀ برآمدۀ معمولاً استخوانی
-
ستیغ
فرهنگ فارسی معین
(س ) 1 - (ص .) هر چیز راست و بلند ایستاده . 2 - (اِ.) بلندی سر کوه .
-
ستیغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹استیغ، استیخ، ستیخ› setiq ۱. بلندترین تیغۀ کوه؛ بلندی کوه؛ سر کوه؛ تیزی کوه: ◻︎ تو گفتی کز ستیغ کوه سیلی / فرود آرد همی احجار صد من (منوچهری: ۸۶).۲. (صفت) [قدیمی] راست؛ بلند؛ راستایستاده، مانند ستون و نیزه.
-
ستیغ
دیکشنری فارسی به عربی
قمة
-
واژههای مشابه
-
alveolar crest
ستیغ آرَکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] 1. بخشی از استخوان آرَکی که در نواحی بینِدندانی قرار دارد 2. قسمت بالایی استخوان آرَکی باقیمانده پس از کشیده شدن دندانها
-
crest cloud, cloud crest
ستیغاَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی اَر ایستا (standing clould) که در امتداد رشتهکوه بر خطالرأس یا کمی بالاتر از آن، در سمت بادپناه کوه تشکیل میشود
-
anticlinal crest
ستیغ طاقدیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بخشی از طاقدیس که معمولاً محل بیشترین انحنای آن است و خطی با بیشترین ارتفاع را بر روی آن مشخص میکند
-
neural crest
ستیغ عصبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نواری تیغهمانند از یاختههای بنیادی در ناحیۀ پشتیـ کناری لولۀ عصبی که گرههای نخاعی و مغزی و برخی ساختارهای دیگر را به وجود میآورد
-
neural crest defect
نقص ستیغ عصبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نقص مادرزادی براثر مصرف ترکیبات مشابه ویتامین «آ» که به لبشکری شدن و ناهنجاری در چهره و دریچۀ قلب منجر میشود
-
gingival crest
ستیغ لثهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] لبۀ آزاد لثه متـ . لبۀ لثه gingival margin
-
جستوجو در متن
-
gingival margin
لبۀ لثه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← ستیغ لثهای