کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ستیزگری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ستیزگری
/setizgari/
معنی
عمل و حالت ستیزهگر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
aggro
-
جستوجوی دقیق
-
ستیزگری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) ‹ستیزهگری› setizgari عمل و حالت ستیزهگر.
-
جستوجو در متن
-
مبارزهجویی
واژگان مترادف و متضاد
ستیزگری، ستیزهجویی، مبارزهطلبی، معارضهجویی
-
مشاجره
واژگان مترادف و متضاد
۱. اختلاف، بگومگو، جدال، جدل، جنگ، دعوا، ستیز، ستیزه، ستیزگری، کشمکش، نزاع ۲. ستیزیدن، نزاع کردن ≠ مصالحه