کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ستیزه جو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ستیزه گر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] setizegar = ستیزگر
-
ستیزه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اکد , تشاجر , شجار , مسابقة
-
ستیزه روی
واژهنامه آزاد
(سِتیزه روی) جنگ خواه، پرخاشجوی.
-
ستیزه رو
واژهنامه آزاد
به نظر می رسد کنایه از « لجوج و جدّی در اعتقاد خود » باشد. در کلیله و دمنه آمده است:« و مطوّقه چون بدید که صیّاد در پی ایشان است یاران را گفت:این ستیزه روی در کارِ ما بجدّ است ... » (مینوی، 1345:159)
-
آشتی و ستیزه
فرهنگ گنجواژه
متضاد.
-
واژههای همآوا
-
ستیزهجو
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیکارجو، پیکارگر، ستیهنده، جنگجو، پرخاشگر، جنگطلب، ستیزهگر، ستیزا، عربدهجو، غوغاگر، مبارزطلب، متخاصم ۲. لجوج ۳. سرکش، عاصی، نافرمان، طاعی ≠ صلحطلب، آشتیجو، آشتیخواه
-
جستوجو در متن
-
rooster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خروس، جوجه خروس، ادم ستیزه جو، ستیز جو، ستیز گر، ستیزه جو
-
roosters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوشتخوارها، خروس، جوجه خروس، ادم ستیزه جو، ستیز جو، ستیز گر، ستیزه جو
-
quarrelsome
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، ستیزه جو، پتیاره، ستیزه گر، جنگار، ستیز جو، ستیز گر
-
tyrantcraft
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستیزه جو
-
agitationist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستیزه جو
-
pettifoggers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلب كننده ها، ستیز جو، ستیز گر، ستیزه جو
-
pettifogger
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلید کننده، ستیز جو، ستیز گر، ستیزه جو
-
hasteful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستیزه جو، عجول